– ترجمه و تفسیر کتیبه سغندل
۱ – ارابه جنگی خدای خالدی به راه افتاد
۲ – آن به کادیا اونی پادشاه پولو آدی حمله کرد
۳ – ناحیهای کوهستانی است به یاری خالدی توانا
۴ – در ارابه جنگی نیرومند خالدی این لشکر کشی
۵ – ساردوری پسر آرگیشتی صورت گرفت
۶ – ساردوری گوید من ۲۱ قلعه را گرفتم
۷ – من در یک روز ۴۵ ( یا ۴۴ ) شهر را تصرف کردم ، لیب لی اونی
۸ – شهر پادشاه و شهر مستحکم را در جنگ گرفتم
۹ – ساردوری پادشاه مقتدر شاه بزرگ
۱۰- شاه کشور شاه مملکت بیا اونی و فرمانروای شهر توشپا
در سطر اول از کتیبه، سخن از خالدی است. خالدی یکی از خداوندان اورارتویی بوده و در معابد بزرگ در صدر خدایان اورارتوی قرار داشت. وی خدای جنگ بوده که در مقایسه با سایر مجسمهها و کتیبههای کشف شده از اورارتوییان به « شکل انسان که گاهی با ریش و گاهی بدون ریش و ایستاده بر روی یک شیر، نشان داده شده است.» آنها برای جنگ از خالدی اجازه میگرفتند و آنچه در سطر سوم میخوانیم نشان میدهد اورارتوییان معتقد بودهاند که پیروزی در جنگ حاصل توانایی خالدی است.
در سطر دوم از شخصی به نام کادیااونی نام میبرد که پادشاه منطقه پولودآدی بوده است و مینویسد، خالدی به راه افتاد و به آنجا حمله کرد.
در سطر سوم به توصیف ناحیهی پولوآدی میپردازد و میگوید منطقهای کوهستانی است و شاید اورارتوییها به منطقهی قرهداغ پولوآدی میگفتند.
در سطر چهارم منظور از ارابه شاید مجموع لشکرکشیهایی باشد که معتقد بودهاند از طرف خالدی انجام میشده و از قدرت زیاد آن یاد شده است و در سطر پنجم از ساردوری پسر آرگیشتی به عنوان فرمانده یاد میکند.
سطر ششم از قول ساردوری به تصرف ۲۱ قلعه در منطقه اشاره کرده و در ادامه و در سطر هفتم از ۴۵ شهر یاد میکند که در عرض یک روز آنها را متصرف شده است و از لیب لی اونی به عنوان یکی از شهرهای مهم و محکم یاد میکند که در سطر بعدی از تصرف آن سخن به میان آورده است. سپس به تعریف و تمجید از خود به عنوان شاه مقتدر و شاه کشورهای فتح شده میپردازد.
اوراتویی ها خود را (بیا ای نی) میگفتند و پایتخت آنها شهر توشپا بوده است.
اینکه اورارتوییان چهل و چهار شهر و بیست و یک قلعه را فتح کردهاند نشان میدهد که در منطقهی ورزقان و منطقهی منتهی به سغندل شهرهای زیادی بودهاند و شاید قلعههای کاسین، زرآوا، و تپههای نقاره داشی، سکی اوستی، مازار دالی سی و روستاهای لله لو، کیقال و غیره از یادگارهای آن دوران باشد. آنچه در کتیبهی سغندل میخوانیم و به نتیجه میرسیم این است که منطقهی ورزقان و قرهداغ در آن زمان از شکوه و عظمت و رونق بسیاری برخوردار بودهاند.
بی شک کاوشهای باستان شناسی اگر صورت پذیرد (!) به یافتههای مهمی دست پیدا خواهیم کرد.
* خواهشمند است در به کار بردن نام اشخاص اصل ادب و احترام را رعایت فرمایید.
* لطفا دیدگاه های خود را مرتبط با موضوع مطالب درج نمایید.
* نمایش نظرات به معنی تایید یا رد آنها نمیباشد.
* مسئولیت نظرات ارسالی بر عهده کاربران عزیز میباشد.