شنبه 22 اردیبهشت 1403

اقتصاد مقاومتی ، تولید و اشتغال

به وب سـایت شـخصی و پـایگاه اطلاع رسانی فـرخ عـبدالـه زاده خــوش آمدید.


سامانه پیامکی :

10006762485846

موضوعات
■ اخبار :
□ مقام معظم رهبری
□ ریاست جمهوری
□ قوه قضاییه
□ مجلس شورای اسلامی
□ وزارت کشــــور
□ اســتانداری
□ فـرمانداری
□ بخشداری
□ شـهرداری
□ شورای شهر
□ میراث فرهنگی
□ آموزش و پرورش
□ تبریز
□ ورزقان
□ خاروانـــا
□ سـیه کلان
□ ورزقــان نــیـوز
□ سایر شهرستانها
□ مهمترین خـبرهای روز
□ اخبار امام جمعه محترم
□ جدیدترین خبرهای دولت
□ جدیدترین خبرهای استان
□ جدیدترین خبرهای ورزقان
□ جدیدترین خبرهای کلیبر
□ جدیدترین خبرهای اهر
□ اخبار مس سونگون
□ اخبار روستاها
□ بـسیج
■ اخبار اختصاصی انتخابات :
□ مجلس شورای اسلامی تبریز
□ شورای اسلامی شهر تبریز
□ مجلس شورای اسلامی ورزقان
■ معرفی شخصیت ها :
□ مقام ریاست جمهوری
□ مجلس شواری اسلامی
□ شورای اسلامی شهر و روستا
□ چهره های شناخته شده
■ معرفی مناطق جغرافیایی :
□ کشور عزیزمان ایران
□ استان آذربایجان شرقی
□ شهرستان های آذربایجان شرقی
□ روستاهای شهرستان ورزقان
■ گالری عکس :
□ طبیعت آذربایجان
□ روستای سيه کلان
■ یادداشت ها
□ عبداله زاده
■ مناسبت ها :
□ تبریـــک
□ تسلیت
مطالب اختصاصی


دکتر محمد حسین فرهنگی

مقدمه
تاکنون جزئیات زندگی ام را برای کسی تعریف نکرده ام. اعتماد به نفسم همیشه بالا بوده، اما خودپسند نیستم و از تعریف چندان خوشم نمی آید. به همین دلیل خیلی اهل عکس گرفتن از خودم، خاطره نویسی و حدیث نفس نبوده ام.
حال نیز، دلیل آن که با این سبک زندگی ام را بر همگان آشکار می کنم این است که ذاتاً ابهام را نمی پسندم. مردم و موکلان علاقه دارند از کم و زیاد زندگی سیاسیون بویژه نمایندگانشان اطلاع داشته باشند. گاهی برخی جوانان پی بردن به راه و چاه حرکت به سمت افقهای بالاتر در زندگی خود را از زندگی نمایندگانشان جستجو می کنند. بارها جوانان همین را پرسیده اند. توصیه هایی کرده ام اما در پایان، همین زندگی نامه را خواسته اند. حال فرصتی شد تا آنچه را که تاکنون انجام نداده بودم، با ترتیبی نسبتاً مشروح اظهار دارم.

آغاز زندگی
به سال 1340 در خانواده ای روحانی در شهر تبریز چشم به جهان گشودم. پدرم، که به خاطر محل تولد، به آقای بستان آبادی معروف بود، اندکی قبل از تولدم، پس از سالهای طولانی تحصیل و تهذیب نفس در حوزه علمیه، به تبریز آمده بود. او و مادرم هردو اهل روستایی نزدیک بستان آباد بودند.  قبل از من پسری با نام محمد متولد شده و از دنیا رفته بود. بعد از من نیز فرزند پسر دیگری متولد شد که عمر او نیز به دنیا نبود. اسم او حسین بود. شناسنامه مرا با تأخیر گرفتند و اسم من شد محمد حسین. مرحوم پدرم می گفت مرتب بیمار می شدی و مشتری ثابت یکی از پزشکان متخصص اطفال و داروخانه های طوس و کیهان در خیابان طالقانی تبریز بودیم. می گفت بارها نا امید شدیم و برخی از آشنایان نیز قطع امید کرده بودند. مرحوم مادرم بانوی مهربان باکفایت و متدینی بود. در عمر کوتاه خود با سختیهای زیادی ساخته بود. زیاد تشویقم می کرد و مرا مرد کوچک خطاب می کرد. می گفت بالام، بالا کیشی دی. به یاد دارم در ایام محرم که رادیو هم نداشتیم، با صدای عزاداریهای شبانه که از خیابان به گوش می رسید، اشک می ریخت و عزاداری می کرد. مادرم که در 9 سالگی ام، در سن جوانی بر اثر سکته مغزی از دنیا رفت، فرزند پسر دیگری نداشت. بنابراین در همان دوران کودکی شدم نفر دوم خانواده. بسیاری از کارها را پدر نمی توانست انجام دهد و آنها را انجام می دادم. در آن دوران که رژیم شاهنشاهی حاکم بود، فضای سنگینی علیه متدینان بویژه روحانیان حاکم بود. از خریدن نان گرفته تا بردن ظرف زباله تا محل تخلیه زباله ها  و انجام کارهای اداری و بیشتر خریدهای خانه در کنار بازیگوشیهای کودکانه در محل و تحصیل در مدرسه ابتدایی مهندس دانشور همه را انجام می دادم. با آن که وضع مالی خوبی نداشتیم، در اثر روحیات پدر و مادر هیچگاه عقده ای نشدم و از مناعت طبع بی بهره نبودم.

بقیه متن بیوگرافی را در ادامه مطلب مطالعه نمایید ...

نویسنده:مهندس رضا عبداله زاده

احادیث و کلام نورانی اهل بیت علیهم السلام
آرشيو
اشتغالزایی

ارس فورج - گروه صنعتی ارس فرمان تبریز



افراد آنلاین : 14
تعداد نظـرات :
بازدید کـل : 5,220,116

تمامی حقوق این سایت مرتبط به فرخ عبداله زاده بوده و کپی برداری از مطالب فقط با ذکر منبع بلامانع می باشد.
توجه : کاربر گرامی فعالیت شما در این سایت ثبت شده و قابل پیگیری می باشد.
Copyright © 2019

3.144.31.39 : آي پي شما
Safari 5.1 : مرورگر
: سيستم عامل