نقدی بر نوشته ی وبلاگ ورزقان نـیوز وطنیم

به قلم جناب آقای رحیم نویدی :

دوست عزیز ضمن عرض سلام و آرزوی موفقیت در تمام مراحل زندگی در خصوص نوشته جناب عالی با موضوع (آز یاز دوز یاز )  که خطاب به  جناب آقای  عبد اله زاده است چند نکاتی قابل تامل و نقد است که در ذیل به مواردی اشاره می کنم هر چند که این سفارش دلیل بر تائید و دفاع از شخصی نیست 

الف-  اولین و مهمترین اشکال در نوشته شما استفاده ناصحیح از آیه ی قرآن کریم (وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون‏) می باشد کاش قبل از نوشتن به مفهوم و محتوای آیه در دو  تفسیر معتبر مطالعه می کردی بنده این گونه نوشتن که در بیان  مطلبی  که جنبه ی انتقادی و حمایت از شخص دارد استفاده از آیه قرآنی را نوعی سفسطه می دانم  که این کار سوفیست است که می خواهد به هر نحو  طرف مقابل را در گفتار و عمل  مغلوب نماید ( عین موضوع جنگ خوارج )

متن کامل را که بر گرفته از وبلاگ شخصی آقای نویدی میباشد، در ادامه مطلب مطالعه نمایید ...

جهت شفافیت موضوع  نظر مجمع البیان درباره این آیه آورده می شود ((اين خطابات متوجه رؤساى بنى اسرائيل است كه شما حقّ را با باطل نياميزيد و چهره نورانى حقيقت را با غبار باطل ميپوشانيد چه، آنان قسمت‏هايى از كتاب آسمانى خود را پذيرفته و قسمت‏هاى ديگر را كه مربوط به بيان صفات رسول اكرم بود انكار ميكردند))و در اينكه منظور از حقّ و باطل چيست؟ وجوهى بيان شده است.

1- آنچه از تورات پذيرفته و بدان عمل كرد نه «حق» و آنچه را كنار گذارده و انكار نمودند «باطل».                        ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 153

2- اصل كتاب «حق» و دستبرد و تغيير و تحريف در آن «باطل» 3- راستى و راستگويى «حق» و دروغ و دروغگويى «باطل» (از ابن عباس) 4- واقع و اصل تورات «حق» و آنچه خود بنام تورات نوشتند «باطل» 5- اقرار به اينكه «محمّد» پيامبر و رسول خدا است «حق» و انكارشان آن حضرت را كه هنوز مبعوث نشده «باطل» وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ .... شما صفات پيامبر را كه در تورات است و خود حقانيت آن را ميدانيد كتمان ميكنيد و اين شما هستيد كه كلمات خدا را تحريف مينمائيد «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ» و بديهى است گناه و زشتى انكار كسى كه ميداند، بمراتب زيادتر از آن كسى است  ....))

حال نمی شود مفهوم این آیه را بر نقد کسی بیاوری و  شخص مورد نظر خطاب قرار دهی این نوعی تفسیر به رای است و گناهی نابخشودنی  اگر قبول نداری عین مطلب را به یکی عالمان دینی نشان بده   بنده آماده دفاع از این نوشته هستم  و این کار بنده هست و سالها زحمت کشیده ام هر چند شما به عنوان بنگاه دار می دانی  

ب)  و در مورد این آیه (فاین تذهبون)  همین مطالب جاری است چون ادامه آیه  به موارد بسیاری شامل می شود ..... شما جگونه سرنوشت افراد را با میل خود ترسیم میکنی والله در دین اسلام بهتان سخیف ترین کارهاست من افسوس می خورم که چرا  قانون وبلاگ نویسی اینقدر سست است مگر می شود هر چیزی را می دانیم آنرا به زبان و نوشتاری کنیم و آبروی شخصی بازی کنیم تصور کن ما در خلوتها مگر معصیت نمی کنیم معصوم نیستیم ولی خداوند ستار العیوب و آمرزنده است

ج) قرار نیست در انتقادها برخی از شغلها  را به مضحکه بکشانیم هر روز بگویی بنگاهداری  ..... یا پدرت فلان کاره  یا .......عزیزم هر شغلی به نوعی مقدس است  این بستگی به خود فرد دارد  و گناه کسی به گردن کسی نیست مگر تجارت سفارش پیامبر بزرگ ما نیست  چرا به پیشینه ی دوستان نظر نمی کنی ؟ چرا ؟

دوست و همکار عزیرم  یک سفارش دوستانه دارم زمان می گذرد  طوری رفتار کن که بعد از این دوره  افسوس گذشته ات نخوری شما تازه اول کاری کم تجربه هستی  زندگی  دو روز است روزی به نفع توست و روزی علیه توست  ما سالها تجربه داریم و در این راه به اصطلاح مو سفید کرده ایم و هیچ وقت به شعور کسی توهین نکرده ایم  و امید به توجه و اصلاح را دارم ببخش این اولین بار است که مجبور شدم از کلمه (من ) استفاده کنم چون (منیت) خطرناک است و شمشیر دو لبه است

وبلاگ شخصی آقای رحیم نویدی